goohardasht.com/[email protected]
روحیهی پروتستانی
پروتستانتیسم با خود روحیاتی به همراه آورد که بر فرهنگ آلمانی سخت تأثیر گذاشت.
سختکوشی و سادهگرایی و انضباط و روحیهی تبعیت از مقررات دولتی و نیز باز بودن برای انسانگرایی عصر جدید و روشنگری و انتقاد از نظمهای کهن عقیدتی و اجتماعی. تأثیرات متناقض بودند. در جایی تعصب ایجاد کردند، در جایی و به اعتباری آزادمنشی.
کنگرهی وین
"دولت فخیمهی رمی ملت آلمان" با حملهی ناپلئون فروپاشید. حملهی ناپلئون فقط یک حملهی نظامی نبود. ایدههای انقلاب کبیر فرانسه نیز در اروپای مرکزی گسترش یافتند. نظم کهن از هم گسست.
کنگرهی وین (۱۸ سپتامبر ۱۸۱۴ تا ۹ ژوین ۱۸۱۵)، که بر آن بود اروپای پس از غلبه بر ناپلئون را بنیاد گذارد، در جهت احیای نظم کهن کوشید. از ۳۸ دولت ریز و درشت آلمانی اتحادیهای به سرپرستی اتریش تشکیل شد. در این اتحادیه، که مجلس آن به نام بوندستاگ (Bundestag مجمع اتحادیه) در فرانکفورت تشکیل میشد و در آن امیران روابط خود را تنظیم میکردند، استانهای شرقی پروس و نیز شلسویگ که در اتحاد با دانمارک قرار داشت، شرکت نداشتند.
مارس ۱۸۴۸
دورهی پس از کنگرهی وین دورهی سرکوب و اختناق بود. به مقطع پسین آن، دورهی پیش از مارس (Vorm�rz) میگویند. مارس در این اصطلاح اشاره به انقلابی دارد که در مارس ۱۸۴۸ درگرفت و واکنش تندی به ارتجاع و اختناق پیش از مارس بود. خواست انقلاب ۱۸۴۸ آزادی و وحدت ملی بود. فردریش ویلهلم چهارم، پادشاه پروس، زیر فشار خیزش عمومی به این خواست تن داد که نمایندگان مردم در مجلسی گرد آیند و در مورد سرنوشت آلمان به مشاوره پردازند. مجلس در کلیسای پاول فرانکفورت (کنار ماین) تشکیل شد. نمایندگان رژیم سیاسی مطلوبشان را سلطنت مشروطه اعلام کردند. شاه پروس این خواست را رد کرد. خیزشها سرکوب شدند و انقلاب به پایان رسید. انقلاب ۱۸۴۸/۴۹ به هدفهای خود دست نیافت.
برآمد پروس
بلافاصله پس از انقلاب رقابت و ستیز در میان حکومتهای آلمانی بویژه میان اتریش و پروس بالا گرفت. پروس از جنگ آلمانی ۱۸۶۶ پیروز بیرون آمد. اتحادیهی آلمان فروپاشید و پروس بر شمال آلمان نیز سلطه یافت. از تعداد حکومتهای خودمختار آلمانی کاسته شد.
پروس چنان قدرت یافت که پس از جنگ با فرانسه در سالهای ۱۸۷۰/۷۱ که آن را به نفع خود تمام کرد، توانست با سیاستگزاری صدراعظم بیسمارک اتریش را کنار گذاشته، دیگر حکومتهای خودمختار آلمانی را از میان برداشته و آلمان قیصری را با رهبری پروس بنیاد گذارد.
آلمان قیصری
آلمان قیصری به لحاظ نظامی و اقتصادی نیرومند بود. چون در ردیف قدرتهای بزرگ جهانی بود،:
مجسمهی ویلهلم یکم، نخستین قیصر آلمانی پس از تشکیل مجدد رایش آلمانی در سال ۱۸۷۱مایل بود در تقسیم استعماری جهان سهم بزرگی را نصیب خود کند. ایدئولوژی آن ناسیونالیسمی بود که برخلاف بینش رایج در انقلاب ۱۸۴۸/۴۹ هیچ همخوانیای با دموکراتیسم نداشت و به نظامیگری متمایل بود. گسست میان ناسیونالیسم و آزادیخواهی و در عوض پیوند میان آن با نظامیگری عواقب وخیمی به بار آورد. یک مشخصهی حکومت دورهی حکومت قیصری، که با بیسمارک شروع شد، انجام اصلاحات دولتی در امور اجتماعی بود تا جنبشهای اجتماعی نتوانند پا گیرند. فقط با سانسور و زندان به جنگ سوسیالدموکراتها نمیرفتند: بیمههای اجتماعی مشهور آلمانی حربهی مهمی برای کاستن از نفوذ چپ بودند.
عشق يک دختر و پسر، دو خواهر را بعد از 25 سال به هم رساند
کلاهبرداران ويلاهاي 5 ميليارد توماني می فروختند
طراحی های شگفت انگیز بر روی هندوانه+عکس
ناپدید شدن یک هواپیمای فرانسوی با 228 مسافر
حمايت حسين خمينى از جدايى دين از سياست وپيروى ازعلماى پيشين
ازدواج هاى صورى با هدف كسب اقامت در سوئد
دو فیلم ایرانی، در شصت و دومین دوره جشنواره سینمایی کن
ارزانترین فیلم حاضر در کن: فقط ۷۰ دلار
96516 بازدید
7 بازدید امروز
15 بازدید دیروز
71 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian